در دنیایی که عطرها اغلب برای فروش ساخته میشوند، او عطری ساخت تا روایت کند.روژا داو(ROJA DOVE )نه فقط یکی از بهترین عطرسازان معاصر، بلکه شاعری‌ست که زبانش بوی گل و چرم و کهرباست.او را «دماغِ طلایی بریتانیا» مینامند،مردی که هر ترکیب را با وسواس یک آهنگساز میچیند، نه با فرمول‌های صنعتی.

🏳روژا داو در ۲۵ سپتامبر ۱۹۵۶ در ساسکسِ بریتانیا به دنیا آمد.میگوید همه‌چیز از یک لحظه شروع شد:وقتی مادرش پس از مهمانی شبانه، گونه‌ی او را بوسید و رفت — بوی عطر روی لباس مادر تا صبح در هوا مانده بود.سال‌ها بعد نوشت:«آن بو رفت، اما حضورش در من ماند.»از همان روز فهمید که رایحه می‌تواند خاطره را جاودانه کند.در نوجوانی، بخش زیادی از پول توجیبی‌اش را خرج بطری‌های کوچک عطر می‌کرد تا کشف کند چگونه این شیشه‌های کوچک، احساسی به بزرگی عشق یا دلتنگی را در خود جای می‌دهند.اما او قرار نبود پزشک شود — هرچند در دانشگاه کمبریج پزشکی خواند، مسیرش به‌سوی پاریس و خانه‌ی عطر Guerlain تغییر کرد؛ جایی که همه‌چیز آغاز شد.

✨️ دوران گوِرلَن: جایی که بوی افسانه را آموخت

سال ۱۹۸۱، روژا به عنوان کارآموز در دپارتمان آموزش و روابط عمومی گوِرلَن پذیرفته شد.آن‌جا، بیست سال کنار اسطوره‌های عطرسازی فرانسه کار کرد و به‌تدریج به مقام سفیر جهانی برند رسید — نخستین غیر‌فرانسوی که چنین عنوانی گرفت.فرانسوی‌ها او را با احترام «Professeur de Parfum» صدا میزدند: استاد عطر.او در گوِرلَن آموخت که هر عطر،باید نه‌تنها خوش‌بو، بلکه دارای "روح" باشد.سال‌های کار در پاریس، برایش مثل تحصیل در دانشگاهی از بو و حافظه بود.در خاطراتش نوشت:«در گوِرلَن فهمیدم که عطر مثل موسیقی است؛ باید سکوت میان نُت‌ها را هم شنید.»

✨️ بازگشت به انگلستان و تولد افسانه‌ای تازه

پس از بیست سال، در ۲۰۰۱ به زادگاهش بازگشت و مؤسسه‌ای به‌نام RDPR را بنیان گذاشت تا پل میان رسانه‌ها و صنعت عطر باشد.اما عطش او برای خلق، از این فراتر بود.در سال ۲۰۰۴، طبقه‌ی ششم فروشگاه لوکس Harrods لندن شاهد افتتاح «Roja Dove Haute Parfumerie» بود — معبدی برای عطرهای نایاب.او سالن را با آینه، مخمل سیاه، بلور و ابریشم طراحی کرد تا به قول خودش:«عطرها در آن احساس تنهایی نکنند.»در همان فضا، رایحه‌هایی از Tom Ford، Caron، Lalique، Xerjoff و صدها برند دیگر جمع شدند، اما بوی غالب، بوی "روژا" بود.آن‌جا مکانی شد میان فروشگاه و موزه، جایی که هر بطری داستان خودش را می‌گفت.

✨️ تولد برند Roja Parfums

سال ۲۰۱۱ لحظه‌ی استقلال کامل بود.روژا داو برند Roja Parfums را پایه‌گذاری کرد — خانه‌ای که مأموریتش «بازگرداندن شکوه از‌دست‌رفته‌ی عطرسازی کلاسیک» بود.اولین مجموعه‌اش «The Trilogy» نام داشت؛ سه رایحه برای سه حالت زنانه: Enslaved، Unspoken و Scandal —هرسه ترکیبی از اشرافیت قدیم و جسارت مدرن.فرگرانتیکا نوشت: «Roja Parfums، نفسِ لوکس‌بودن است.»در همان سال، نخستین رایحه‌ی اختصاصی برند، Neroli، معرفی شد؛ عطری با روح خورشید و خاطره‌ی دریای مدیترانه.

فلسفه‌ی عطرسازی Roja dove

روژا داو میگوید: «من عطر نمیسازم تا خوش‌بو باشم، من عطر میسازم تا حس بسازم.»برای او، رایحه زبان نامرئیِ احساسات است.در مصاحبه‌ای با Financial Times گفته بود:«هر عطر باید داستانی داشته باشد، چون هیچ‌چیز بی‌داستان، ماندگار نیست.»به همین دلیل، در Roja Parfums هیچ عطری فقط بر اساس ترند ساخته نمی‌شود.او تمام ترکیبات را شخصاً از بهترین منابع دنیا — از رز بلغاری تا عود لائوسی — انتخاب می‌کند،و اگر ترکیبی استاندارد صنعتی باشد، حذفش میکند، حتی اگر هزینه‌اش چند برابر شود.

🤝همکاری‌ها و میراث جهانی

موفقیت برندش جهانی شد.The New York Times او را “A master tailor of scent” نامید،و GQ Magazine لقب “The greatest nose in the world” را به او داد.در کنار برند خود، با Rolls-Royce، Victoria & Albert Museum، The Macallan Whisky House و حتی نمایشگاه Ballets Russes همکاری کرد.هر پروژه‌اش ترکیبی از هنر، تاریخ و رایحه بود.در سال ۲۰۱۰، هنگام همکاری با موزه‌ی ویکتوریا و آلبرت، عطری خلق کرد به نام Diaghilev —ادای احترام به هنر روسی و جامعه‌ی پاریس دهه‌ی ۱۹۲۰.بعدها همین عطر، یکی از شناخته‌شده‌ترین آثار خانه‌ی او شد.

✨️ فلسفهٔ بویایی: عطر به‌مثابه‌ی زبانِ روح

روژا داو معتقد است عطر، تنها رایحه‌ای خوش نیست؛ بلکه «احساس در قالب مولکول» است.در مصاحبه‌ای با The Guardian گفته بود:«هر عطر یک امضاست. قبل از اینکه دهانت باز شود، بو حرف می‌زند.»او بر این باور است که مردم به جای دنبال کردن مد، باید دنبال امضای شخصی خودشان در بو باشند.در Roja Parfums هیچ عطری تکرار نمی‌شود؛ زیرا هرکدام بر اساس لحظه‌ای از زندگی یا الهامی از هنر خلق شده‌اند.او تنها عطرساز نیست؛ مورخ و هنرمندی‌ست که رایحه را با تاریخ گره می‌زند.در همکاری با موزه‌ی Victoria & Albert، عطری طراحی کرد که بوی سالن‌های رقص پاریس دهه‌ی ۱۹۲۰ را بازسازی میکرد.در پروژه‌ای با The Macallan Whisky House، رایحه‌ای ساخت که همزمان بوی ویسکی اسکاتلندی و چرم قدیمی را داشت؛ ترکیبی از لذت و نوستالژی.حتی برندهای معتبری چون Rolls-Royce و Laurent-Perrier Champagne نیز برای کمپین‌های اختصاصی‌شان از او دعوت کردند.در Harrods لندن، افتتاح Roja Parfums به‌عنوان یکی از موفق‌ترین لانچ‌های تاریخ فروشگاه ثبت شد — رکوردی که تا امروز پابرجاست.

✨️ میراث هنری و فرهنگی Roja dove

در میان منتقدان، داو را با القاب بزرگی میشناسند:The New York Times: «خیاطِ بو»GQ: «بزرگ‌ترین بینی جهان»Financial Times: «چهره‌ی افسانه‌ای صنعت رایحه»اما او خودش را فقط یک عطرساز نمیداند. در سخنرانی‌ای در The Barbican Museum گفت: «کار من ساخت بو نیست، بازسازی احساس است,احساسی که شاید یک قرن پیش از بین رفته.»او با این فلسفه، مرز میان هنر، تاریخ و حس را از میان برداشت.

✨️ شاهکارهای Roja Dove

از سال ۲۰۰۵ تا امروز، بیش از ۱۷۵ عطر با امضای او عرضه شده‌اند.اما در میان آن‌ها چند نام جاودانه‌ترند — ترکیب‌هایی که هر کدام مانیفستی از نگاه او به جهان‌اند:

🔹 Diaghilev (۲۰۱۰)

الهام‌گرفته از باله‌های روسی و جامعه‌ی هنری پاریس در دهه‌ی ۲۰.گرم، حیوانی، مجلل و پیچیده. عطری که بیشتر از یک بو، یک نقاشی زنده است.

🔹 Amber Aoud (۲۰۱۲)

ترکیبی از رز، زعفران، کهربا و عود. یکی از نمادین‌ترین عطرهای عود غربی،و پلی میان خاور و باختر؛ کلاسیک و مدرن.

🔹 Enigma Pour Homme (۲۰۱۳)

بوی ویسکی، وانیل، تنباکو و چرم.عطری برای مردانی که در سکوت، قدرت خود را فریاد می‌زنند.

🔹 Elysium Pour Homme (۲۰۱۷)

شاداب، مرکباتی، و درخشان. تفسیری از «بهشت زمینی» که خود داو آن را "بوی آزادی" می‌نامد.

🔹 Elixir Pour Femme (۲۰۱۹)

نرم، زنانه، گل‌فام و اغواگر. عطری که در آن گل رز، میوه و مشک در هارمونی کامل‌اند.

🔹 Isola Blu (۲۰۲۳)

اثری تازه با روحی مدیترانه‌ای؛ نسیم دریا، لیمو و چوب صندل.تجسم آرامش و درخشش در یک بطری آبی.

✨️روژا داو:آیا یک برند نیش ولوکسه؟

 در دنیای امروز عطر، واژه‌های «نیش» و «لوکس» اغلب مرز دارند؛یکی دربارهٔ خلاقیت است و دیگری دربارهٔ شکوه.اما روژا داو در میان این دو، مرزی نگذاشت — او از همان ابتدا میخواست عطر بسازد که هم داستان بگوید، هم مانند جواهر بدرخشد.عطرهایش در دستهٔ نیش‌اند، چون هرکدام با ذهن و دست خودش ساخته میشوند، نه بر اساس داده‌های بازار یا خواست برندهای مادر. هیچ تبلیغ تلویزیونی یا اسپانسری پرزرق‌وبرقی برای Roja Parfums وجود ندارد.اما از سوی دیگر، در دنیای لوکس‌ها جای گرفته‌اند:از کریستال‌های Swarovksi روی درپوش بطری‌ها تا بسته‌بندی‌های دست‌دوز و رایحه‌هایی که از گران‌ترین مواد خام دنیا ساخته می‌شوند — رز بلغاری، عنبر خاکستری، عود لائوسی، مشک طبیعی.

پیشنهاد:مقاله گرانترین مواد عطرسازی جهان را بخوانید

او نه میخواست در بازار رقابت کند، نه برای آمار تولید شود؛میخواست میراثی شخصی بنا کند،همان‌طور که یک نقاش تابلویش را امضا میکند.شاید به همین دلیل است که Roja Parfums امروز در فهرست‌های جهانی، هم در کنار برندهای نیش (مثل Amouage، Xerjoff، Clive Christian) دیده می‌شودو هم در vitrines طلایی Harrods، کنار Chanel و Dior.

درباره شنل  بخوانید                 درباره دیور بخوانید

خودش در یکی از مصاحبه‌ها گفته بود:«لوکس واقعی، بویی ندارد؛ حسی‌ست که از کیفیت به‌جا میماند.»Roja Parfums دقیقاً همان حس است،جایی که خلاقیتِ نیش، با شکوهِ لوکس یکی میشود.

✨️جایگاه امروز و آیندهRoja dove

Roja Dove هنوز همان پسر نوجوانی‌ست که دنبال بوی پیراهن مادرش میگشت،فقط حالا دنیایی از عطر را به دنبال خودش کشیده.در Harrods، در Victoria & Albert Museum، در Fragrantica،و در حافظه‌ی هزاران نفری که عطری از او دارند — هنوز همان شاعر بویایی‌ست.امروز برند Roja Parfums در بیش از ۵۰ کشور حضور دارد،و با کیفیت دست‌ساز و طراحی بی‌نقصش، در صدر فهرست خانه‌های عطر لوکس دنیا ایستاده.در جهانی که سرعت همه‌چیز را بی‌حس کرده،روژا داو یادمان میاندازد که هنوز میشود چیزی را با عشق ساخت، نه برای فروش.او بارها گفته است: «لوکس واقعی، چیزی نیست که دیده شود — چیزی‌ست که حس شود.»شاید برای همین است که عطرهایش، فقط روی پوست نمینشینند…در ذهن میمانند.

دیفرپرفیوم

ارادت🫡